با همه لحن خوش آوایی ام
در به در ِ کوچه تنهایی ام
ای دو سه کوچه ز ما دور تر
نغمه تو از همه پورشور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ما می شدی
مایه آسایش ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسایل شود
ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده دیدار ما؟
*****************
دیر زمانیست که در جستجویت پروانه وار می سوزم. اما هنوز نشانی، عطری، شمیمی از وجود نازنینت نیافتم. من به وسعت حضورت می اندیشم نه به کوتاهی غیبت. در این شهر پر از نیرنگ من تو را میخوانم تا بیایی و شاخه گل صداقت را به دل خسته ام هدیه کنی. خیلی وقت است که در باغ دلم گلی ندیده ام و آواز چکاوکی را نشنیده ام. پروانه وار می سوزم و زیر لب می خوانم.
((گر تو باشی، غم عالم هیچ است))
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج