حاج محمد علی فشندی مى گوید:
در مسجد جمکران قم اعمال را بجا آورده و با همسرم می آمدم. دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده و قصد دارند طرف مسجد بروند.
گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده تشنه است.
ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد، پس از آنکه ظرف آب را پس داد گفتم:
آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرجش نزدیک گردد.
فرمود: « شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند، اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد. »
این را فرمود و تا نگاه کردم آقا را ندیدم. فهمیدم وجود اقدس امام زمان علیه السلام را زیارت کردم و حضرتش امر به دعا نموده است.