در خواب رسول الله(ص)، علی(ع) و بانوی مهر فاطمه(س) را دیدم که علی اکبر(ع)، کنار رسول الله(ص) در آغوش علی(ع) به میدان میرفت و نگاه حسین(ع) پروانهوار به دور علی اکبر(ع) میسوخت.
دیدم که علی اصغر(ع) سر به گونه فاطمه(س) داشت که دیگر نتوانست آن لطافت را رها کند و به عالم بی فاطمه(س) نفس بکشد .
فوج فوج فرشتگان را میدیدم که خود را سپر تکتک یاران حسین(ع) میکردند و یارانش را که پا بر چشمان فرشتگان میگذاشتند و فدای حسین(ع) میشدند .
حیرتی عجیب وجودم را فراگرفته بود! حالا میفهمم چرا مبنای هستی حسین(ع) است !!
خلاق عشق به تماشای تابلوی زیبای خویش نشسته است.
پیامبران را میبینم که به دور حسین(ع) هروله میکنند: حقیقت رسالت ما به خاطر کاسه چشمانمان است که پر از اشک توست!
السلام علی الحسین و علی علی بی الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج