کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم
گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم
می نویسم روی هر گل نام زیبای تو را
تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم
هر سحر با یاد تو در گریه ام می خوانمت
تا به کی از سوز دل ناله ز هجرانت دهم
چشمهای خسته ام بارد ز هجرانت عزیز
آنقدر بارم ز دیده تا که پیدایت کنم
هردم از نومیدی شمارم عقده های خویش را
تا به کی از پشت در آهسته نجوایت کنم
بی قرارم مهدیا از بهر دیدار رخت
تا به کی از مادرت زهرا تمنایت کنم؟
**********
سحر خیز مدینه کی می آیی
دوای درد سینه کی می آیی
عزیزم مادرت چشم انتظاره
امید فاطمه پس کی می آیی
**********
جمعه رفت و هنوز امید غریب و ماتم زده منتظرانت به این است شاید جمعه بعد نوای انا المهدی تو جهانگیر شود .
پس هنوز در انتظارت می مانیم.
ای عزیز زهرا.
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج