نامه ات را که دیدم،
همان که گفته بودی به یادم هستی،
فهمیدم این عشق دو سر دارد
و نیمه تو پر رنگ تر که فراموشیم گاه آتشی شود
و حرمان سازد.
گوش کن صدای خرد شدن برگهای زرد هم آغوش زمین را،
چقدر شبیه صدای خرد شدن قلبم زیر پای انتظار است.
این صدای پای کیست ؟
تویی؟
انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا