سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آنان را طاعت دارید که در ناشناختنشان عذرى ندارید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :44
بازدید دیروز :86
کل بازدید :1543293
تعداد کل یاداشته ها : 259
103/9/3
1:5 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
منتظر قائم[66]
گفتم بنویسم به یاد تو، یادم آمد که پیشتر از غافلان بوده ام . گفتم بنویسم با عشق به تو، یادم آمد هنوز عاشق نشده ام. گفتم پس بگذار کمی باخورشید باشم برای طلوع، یادم آمد که من سالها پیش غروب کرده ام. گفتم پس بگذار کمی دعا کنم برای آمدنت. گفتم: اللهم عجل لولیک الفرج.

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
انتظار[2] به اندازه آب خوردن[2] پرده بر چشمهاى ما[1] انتظار یعنی ...[1] چشم به راه....[1] گل نرگس[1] به بهانه نیامدنت[1] خدا کند ...[1] این جمعه هم گذشت، به بهانه نیامدنت[1] و یکی هست[1] تقدیم به یوسف زهرا(س)[1] آن وقت « نمی دانم کی؟ »[1] باز هم جمعه ای دیگر[1] به انتظارت پرستوها را می شمارم[1] خدا یا چرا؟[1] یک نامه به یک دوست‏[1] کلیدش کجاست؟[1] موعود[1] صبح جمعه و ندبه دلتنگی[1] دلم برات تنگ شده[1] گره بغضها را تو باز می کنی[1] دلتنگی عصر آدینه[1] کدام صبح صادق...؟[1] لحظه دیدار نزدیک است...[1] ای دو سه کوچه ز ما دور تر[1] گویی ماه و خورشید و آسمان پیمان بسته اند[1] دلت از من گرفته می‌دانم ولی...[1] تو می‌آیی هر چند دیر[1] چشم انتظار خورشید[1] سحر خیز مدینه کی می آیی[1] راستی تو از مولا چی می خوای ؟[1] وقتی تو بیایی[1] گویا سواری میرسد[1] حرف دل را که بر دیوار نمی نویسند[1] سلام علی آل یاسین[1] کدامین سیمرغ بهار آمدنت را بشارت خواهد داد[1] آیا این جمعه ظهور میکند[1] و طلوع می کند آن آفتاب پنهانی[1] عطش دیدار تو دیوانه ام کرده[1] انتظار فرج از نیمه خرداد کشم[1] تا ظهور فقط یک قدم باقیست[1] دلنوشته ای برای آن که عنایتش همیشه جاری است[1] قرار ما این جمعه[1] آیا لایق دیدار تو هستم؟[1] عشق یعنی ...[2] صاحبی داریم که همین روزا میاد[1] عزیز علی ان اری الخلق و لا تری...[1] ای همه خوبی بیا[1] منتظرتم آقا[1] الهی و ربی ....[1] می دانم که می‌آیی[1] او می‌آید[1] کجایی ای سوار سبز پوش؟[1] کی خواهی آمد[1] نامه‏اى به موعود[1] مشق عشق[1] دلنوشته ای به مولام[4] انتظار سبز[1] پس چرا ظهوری نیست؟[1] تو مى‏آیى و آمدنت دور نیست[1] او که بیاید[1] عزیز تر از همه[1] وقتی تو بیایی[1] غروب جمعه، لحظات غم منتظران[1] چشم به راه آمدنت[1] گل نرگس بیا[1] کی خواهی آمد[1] می دانم که ظهور نزدیک است[1] تبریک[7] به منتظرای بی قرارت بگو تا کی؟[1] شاه است حسین(ع) ، پادشاه است حسین(ع)[1] آنقدر در می‌زنم تا در برویم وا کنی[1] کربلا[1] اوست که ....[1] نماز شب[1] تسلیت[7] کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود[1] السلام علی الرضیع الصغیر[1] کی میایی؟[1] مبنای هستی[1] یه نامردِ که دستش رفته بالا[1] کی به هم می رسد ای یار نگاه من ...[1] رو سیاه[1] ای گل نرگس کاش می آمدی[1] آقا جان، عاشقانت صبورند[1] ای سبزترین مرد رویاها[1] شاید او را جایی دیده ای[1] دلنوشته ای به مولام[2] همه را بیازمودم[1] عصر جمعه‌‌تان به خیر آقا[1] نجوایی با امام زمان (عج)[11] جاده انتظار[1] سامان غزل‏هایم بیا[1] ترو خدا فقط یک شاخه گل ....[1] صلی الله علیک ایتها الصدیقه الشهیده[1] آقای من، ما را ببخش که بدجوری اهل کوفه شدهایم[1] سفری از دل تا دلدار[1] پس کی؟ کدامین جمعه نقاب انتظار را بر میداری؟[1] تو خواهی آمد[1] مزد عاشقی[1] شعبان ماه انتظار منتظر[1] یعنی امروز آقا میاد؟[1] امشب خودی نشان بده تا...[1] جمعه های انتظار[1] ماه میهمانی خدا[1] دلنوشته ای به مولام[1] بهانه ای برای ادامه زندگی[1] نجوایی با امام زمان (عج)[1] درد دل های انتظار[1] هفته ای دیگر هم گذشت[1] آرزوِِی دیدار تو دارم[1] غم دل[1] برایم دعا کنید[1] نجوایی با امام زمان (عج)[1] غریب الغربا[1] سر کوچه یتیمی[1] مهدی (عج) که بیاید[1] همیشه منتظرت هستم[1] شکوائیه فراق[1] ما منتظر تو نیستیم آقا جان[1] پیرتر از نوح شده ایم![1] روز تولد دوباره[1] صبور باش علی![1] نجوایی با امام زمان (عج)[1] مقالات[6] شیرین بیان[1] نامه ای به گل نرگس[1] حکایت عاشقی[1] اگر او نیاید[1] سوت همه ی قطارها[1] تو را می خواهم ...[1] ما دعاگوی غریبان جهانیم[1] یک لحظه بیشتر...[1] وقتی یاد تو را پهن می کنم[1] آقای ثانیه ها[1] کی می آیی[1] حامی[1] روز آمدنت خورشید از شرق می آید یا غرب؟[1] معتکف مسجد چشمان تو[1] این یار من است[1] چشمه یاد تو...[1] وقت آمدنت کی می رسد؟[1] تولدت مبارک[1] او می‌آید[1] گفتم...[1] ببخشید! شما محبوب مرا ندیده‏اید؟[1] تو بر ما از خودمان مشتاقتری[1] یک دنیا پر از ناپدری[1] تنها برای زخم دلم مرهمی بیاور[1] می خواهم بگویم که....[1] دلنوشته ای به مولام[2] زمزمه انتظار[1] امامتت مبارک آقا![1] ردّ پایت[1] بارالها! در ظهورش نظری کن[1] باز هم دلم هوای تو را کرده است[1] عیدانه ای برای تو[1] چله های انتظار[1] زمزمه انتظار[1] درحکایت فراق ما تمام شدیم[1] تیر 91[1] خرداد 91[1] مهر 91[1] شهریور 91[1] مرداد 91[1] بهمن 91[2] فروردین 92[1] اردیبهشت 90[1] تیر 92[2] اردیبهشت 92[1] آبان 92[2] مهر 92[1] مرداد 92[2] خرداد 92[1] آذر 92[1] شهریور 93[2] اردیبهشت 93[2] اسفند 88[1] اردیبهشت 86[1] اسفند 92[1] بهمن 92[1] خرداد 93[2] مهر 93[1] خرداد 94[1] اسفند 93[2] جامانده کربلا[2] دلتنگم[1] آذر 94[1] مهر 95[2] شهریور 95[1] آبان 95[1] دی 95[1] بهمن 95[1] شهریور 96[1] تیر 96[1] تیر 97[1] خرداد 97[1] آذر 96[1] مرداد 97[1] آبان 97[1] شهریور 99[1] شهریور 98[1] اسفند 99[2]
لوگوی دوستان
 

اخم نکن به روزگار فرزند آدم چطور دلت می‌‍‌آید! روزگار را من و تو می‌سازیم.

بی‌تابی پاییز را هم بگذار به حساب پریشانی او در غم بهار.

ما لابه‌لای سرزمین دلمان بذر محبت کسی را کاشته‌ایم که بودنش امان است برای زمینی‌ها، آسمانی‌ها،

صاحب الزمان است.

امّا یوسف‌مان را در کوچه‌های غفلت دل گم کرده‌ایم با همین گاهی دلولپسی‌های کار.

این درخت‌ها که زرد شده‌اند سبز می‌شوند.

اخم نکن به روزگار،

خورشید همین حوالیست.

 

اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج

 

 


92/5/1::: 1:0 ع
نظر()
  
  

ساکت نشسته بود روبروی کوچه. چشم از در بر نمی‌داشت. منتظر نشسته بود. هرکس که رد می‌شد با تعجب نگاهش می‌کرد. اینجا بیشتر از هر چیز انتظار عجیب است. ساعت‌ها، این اواخر ثانیه‌ها ... .


گفتم: خسته نمی‌شوی اینقدر منتظر هستی؟
گفت: انتظار چشم‌ منتظر می‌خواهد نه خستگی.

  اَللّهُمَّ عجِّلْلِوَلِیِّکَ الْفَرَج

 


  
  

این جمعه هم گذشت و نیامدی و من به این می اندیشم
که چند هزار ثانیه تلخ را باید که بی تو بگذرانیم

چند هزار عقربه گیج و منگ باید دور سرم بچرخند
تا بار دیگر در دوازدهمین نگین تابناک تو متوقف شوند.

مولای من!
در گذر از قنوت نافله‌ات یادی از خستگی جان‌هایمان کن!
یادی کن از تاریکی ثانیه‌های بی تو!

از خلوت آسمان بی‌ستاره
از ناتوانی دستان منتظر


و از جمعه‌ها که می‌آیند و می‌روند و باز نشانی از تو نیست
و کلام آخر اینکه من آنقدر خوب نیستم ولی شما آنقدر خوبی که دل ما را شاد کنید.

باید از خویش بپرسیم چرا حجت حق خیمه را امن‌تر از خانه ما می‌داند؟

اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج


92/4/1::: 11:22 ص
نظر()
  
  

امشب از هر کجای این دنیای بزرگ که در بزنی

صاحبخانه برای استقبال می آید

با طبقی از آرزوهایی که می خواهی

پس از بزرگ، چیز کوچک نخواهیم

 

امشب در مناجات و خلوت عاشقانه تان با معبود ظهور حضرت از یاد نبرید

زیباترین نامی که بر روی زبان است

 

تام قشنگ مهدی صاحب زمان است

 

اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج


  
  

اگر زبان کوتاهم توان تقدیم زیباترین واژگان را به آستانت ندارد

اگر چشم‌های غبار گرفته‌ام جرأت تماشای چهره زیبایت را ندارند

اگر گوش‌های بسته‌ام صدای آسمانیت را نمی‌شنوند یعنی نمی‌توانند بشنوند

اگر ثانیه‌های پریشانم اسیر پریشانی دنیا شده‌اند

مثل همه مردمان این سرزمین درون سینه‌ام قلبی نهفته است که تک‌تک سلولهایش،دوست داشتن تو را هوار می‌کشد

 

لیله الرغائب شب خواستن است، بیشتر از همیشه تو را می‌خواهم

 


  
  

 

وقتی چشم‌انداز نگاهم را به آفاق جهان می‌دوزم، همراهی و جنبش هستی را نیز احساس می‌کنم. می‌بینم که زمین و زمان در شتاب تدارک جشن آمدنت، به تکاپو افتاده و خلق محروم جهان از شوق رویش دوباره به وجد و خروش آمده تا برای در آغوش کشیدن تجسم آرمان‌ها، خود را آماده کنند ـ ای کعبة مقصود دل‌ها

دهید مژده به یاران که یار می‌آید            قرار گیتی چشم انتظار می‌آید

کلید صبح به دست و سرود عشق به لب        زانتهای شب آن شهسوار می‌آید

جهان برای تماشا، به پای می‌خیزند        به پای بوسی او، روزگار می‌آید

اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج


92/1/14::: 11:12 ص
نظر()
  
  

 آدینه است و دلمان از بی تابی گویی میخواهد بیرون بزند ...

برود تا جایی که او باشد ...

آرام سازد دل خستگی هایمان را ...

امید دهد ما را که غبار گرفته تنمان ...

و زنگاره دلمان را باز گیرد و جلا دهد نگاهمان را ...

او که هنوز در ره ِ آمدن است و من بر سر درِ کوچه ی آمدنش پلاکی زده ام ...

کوچه ی انتظار ...

و بردیواره های کوچه ی انتظارم نوشته ام با گلاب و یاس ...

اینجا کوچه ی انتظار است ...

مواظب قدم هایتان باشین ...

نگاهتان را از نو بشورانید ...

طهارت دهید زبانتان را ...

و دعایش کنید مسافر را ...

تا بلکه پاک سرشتی باز گشاید دری را ...

و انتظار به سر آید همه ی ما را ...

که اشکمان خشکید ...

و چشمانمان سویی دگر دربرشان نیست ...

نذر آمدنت آقای باران تمام عمرم کرده ام ...

و مرا بشارت میدهد به آمدنت سلامی بر آل یاسین ...

اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج

 


91/11/13::: 1:5 ع
نظر()
  
  

میشود دعا کنی برایمان آقا تا دنیا را کوچک ببینیم
محبت کنیم
گذشت داشته باشیم
دروغ نگوییم
کسی را با زبانمان ... رفتارمان ... آزار ندهیم
و در یک کلام... منتظر باشیم
میشود دعاکنی، حالا که منصوب به شماییم و نامتان را روی پیشانی بلندمان حک کرده ایم

کمی مثل شما شویم
بزودی پرتو ظهور تو چشم های به خواب رفته ی جهان را بیدار خواهد کرد

و ما این افتخار را به رخ عالم خواهیم کشید

اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج

 


91/11/1::: 12:48 ع
نظر()
  
  

بعضی وقـــت ها میگویم، خوش به حال روزهایی که کــلاس اول بودیم
واژه
های دعای فرج را درست ادا نمی
کردیم اما، دلمـــــــــــــان صاف بود
یا گاهی میگویم کاش چند صباحی در کنار کاروانی که برای این سرزمین آسمانی شدند زلال می
شدیم
که آن هم نــــــشد

روزگار تند تند می
گذرد و من ساعت را عقب می کشم،
شاید خودم را پیدا کنم
باز هم نمی
شود
مـــــا
بی تــــــــــــــو
بی امیــــــد به روزهای روشن فردا، هیچ می
شویم
حالا که همهی هستیمان شده
ای
شتـاب کن
شتــــــاب

 اَللّهُمَّ عجِّلْلِوَلِ‍یِّکَ الْفَرَج


91/7/1::: 12:39 ع
نظر()
  
  
ما به نشانه های بی اشتباه ایمان آورده ایم.
و این باور را به رخ عالم می کشیم که اهل بیت رسول لله پاکترین مخلوقات خدایند.
به رخ عالم می کشیم که انتظار نشان محکم باور ماست.
به رخ عالم می کشیم که
ما مردمان این سرزمین
چشم به راه آن موعودی هستیم که با آمدنش
در کالبد مرده ی زمین روح تازه ای خواهد دمید
اگر خورشید دیر طلوع می کند گناه او نیست
                                                  دیوارهای شهر بلند شده اند...

اَللّهُمَّ عجِّلْلِوَلِیِّکَ الْفَرَج


91/6/19::: 6:30 ع
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >